ده نکته تربیتی و فرزندپروری

ده نکته تربیتی و فرزندپروری

در این مقاله ده نکته تربیتی و فرزندپروری در ارتباط با کودک دو تا سه سال شما ارائه شده است:

کودک شما در حالی که به در یخچال می کوبد جیغ می زند و می گوید: “آب میوه می خوام”.

“متاسفم عزیزم، آب میوه نداریم، نظرت چیه شیر بخوری…. یا ….”

“نههههههههه، من آب میوه می خوام!!” فریاد می زند در حالیکه خود را روی زمین می کشد و می غلتد…

نبودن آب میوه مطمئنا برای شما مشکل بزرگی نیست، اما به نظر برای کودک شما انگار دنیا به اخر رسیده…

قبل از رفتن به سوپر مارکت برای خرید آبمیوه یا چیزی مشابه، یا گفتن این جمله که “گریه کردنو تموم کن، فقط یه آبمیوست”…

بیاین با هم وارد دنیای کودک دو ساله شویم..

چه چیزی انتظار می رود؟

هر کودکی متفاوت است، برخی سر سخت تر و حساس ترند و برخی نیز آرام و راحت. برخی کودکان نقاط عطف رشدی را به صورت تدریجی طی می کنند و برخی نیز ناگهانی.

به صورت کلی شما می توانید این رفتارها را از کودک دو ساله انتظار داشته باشید:

از کوره در رفتن و جیغ و داد غیر قابل کنترل
نشان دادن احساسات به صورت بسیار غلو شده
هر چیزی را از آن خود می دانند (حتی اگر مال انها نباشد).
در خواست اینکه “خودم انجامش میدم”
می خواهند مثل نوزادان رفتار کنند.
تصور می کنند بزرگ هستند و زمانی کهمی فهمند اینجور نیست احساس سرخوردگی، غم و ناراحتی می کنند.
مشکل در شریک شدن با دیگران، صبر کردن، نوبت کرفتن، کنترل تکانه و …
مشکل با تغییرات
تغییر در عادات غذا خوردن و خوابیدن
چه کار باید کرد؟

مانند اغلب موارد در فرزندپروری، هیچ فرآیند سه قدمی مستقیمی برای فرونشاندن تمام رفتارهای ناخواسته کودک شما وجود ندارد. بیشتر والدین از بینش های سریع استفاده می کنند، مانند نادیده گرفتن یا مهلت دادن.

کودک شما برای تنظیم هیجانات قوی خودش به کمکتان نیاز دارد، و بدین منظور، شما نیازمند استفاده از راهبردهای، نکات و روش های مختلف هستید.

 

این ده نکته به شما کمک می کنند تا حمایت، تشویق و امنیت را در این دوره از رشد برای فرزندتان به ارمغان آورید:

 

همدلی کردن: ممکن است به کثیف بودن بشقاب آبی اهمیت ندهید، اما کودک شما اهمیت می دهد. خود را جای انها بگذارید و نشان دهید که مشکل انها را درک می کنید (حتی اگر موافق نیستید). “می دونم خیلی دوست داشتی با بشقاب ابی غذا بخوری اما شرمنده کثیف شده”… یا “می دونم که این بشقاب مورد علاقه توست!”
محدود کردن نه گفتن: کلمه نه را برای موقعیت های خطرناک و خیلی جدی نگه دارید. به جای آن از جملات غیر مستقیم استفاده کنید: مثلا زمانی که کودک خودکار شما را می خواد؛ بگویید: “اینا خودکارای مامان هستند بذار برای تو مداد شمعی هارو بیارم”. یا به جای نه بله بگویید با پیشنهاد یک وضعیت دیگر مثلا: “وقتی کهنت رو عوض کردم می تونی بری بیرون بازی کنی”.
تجربه های مشاهده ای برای کودک بسازید: کودکان با عمل کردن می آموزند. به جای پاداش دادن کودک بعد از اموختن یک فعالیت، در مورد انچه رخ داده با او صحبت کنید. “وای اینجا رو ببین همه توپ ها درست توی سبد رفتن وقتی اونا رو با دقت پرتاب کردی”. یا مثلا بگوئید: “وای ببین همه کتاب هارو بخوبی توی قفسه گذاشتی”.
آموزش دهید: با وقت گذاشتن برای جستجو و تمرین روش های جدید در مدیریت موقعیت های سخت، به عنوان راهنمای کودک خود به بهتر شدن رفتار وی کمک کنید. “تو هر دو تا توپ رو می خوای، من توپم رو به سمت تو پرتاپ می کنم، می تونی به من برش گردونی؟” با یکدیگر تمرین و نقش بازی کنید، از اسباب بازی هایش استفاده کنید، داستان بگویید یا نقاشی بکشید و …
کودک باشید!: با کارهای لذت بخش، کودکانه و گاها احمقانه کودک درون خود را نشان دهید. از صدای ربات گونه برای درخواست های خود استفاده کنید، مثل یک گوریل تو اتاق دنبال کودک بدوید، یا یک جفت شلوارش را روی سر خود بگذارید. دنبال راه هایی باشید که با چیزهای غیر قابل استفاده یا خسته کننده بازی بسازید.
به آنها در نامگذاری احساسات کمک کنید: کودک شما در این سن در نامگذاری احساساتش به صورت منطقی و یا مرتبط مشکل دارد. روش های جایگزین را برای بیان احساساتش به وی نشان دهید. “کفشت خیلی تنگه، و یا “می خوای مامانو یک بار دیگه قبل از بای بای بغل کنی”.
محدودیت ها را مشخص کنید: با مشخص کردن محدودیت ها در زندگی کودکان به کودک خود کمک کنید که احساس امنیت کند. تو می تونی عصبانی بشی اما به کسی آسیب نمی زنی. انتظار مقاومت از سوی کودک داشته باشید، ثابت قدم باشید و با احساساتشان همدلی کنید.
ارام و صبور باشید: کودکان کار خود را می کنند (گاهی این کارها نیازمند صبر و تحمل زیادی از سوی شما هست). راه هایی را پیدا کنید که با فرایند طبیعی انها همگام باشد. به جای مجبور کردن وی به عجله کردن و یا سریع تر بودن، به او زمان بدهید تا بتواند مشکل را مثلا در اسباب بازیش یا در ماشین بیابد.محیط را تغییر دهید: از موانع کودک یاا قفل های کابینت استفاده کنید و یا دسترسی کودک را به اشیای شکستنی و ناایمن محدود کنید. بگذارید به چیزهایی که مناسب سنش هستند دسترسی داشته باشد. قسمت هایی از خانه را برای کودک قرار دهید که در انجا بتواند شلوغ و پر انرژی باشد.
استقلال را تشویق کنید: ممکن است کودک شما قادر باشد بیشتر از شما بفهمد! اولین تمایل شما اینست که به وی همه چیز را بیاموزید، اما انها خیلی چیزها را از طریق چالش و درگیر شدن با موضوعات می آموزند. با فرصت دادن به انها کمک کنید تا تکلیفی را انجام دهند یا کار جدیدی را انجام دهند قبل از انکه شما مداخله کنید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *